تحقیقات جدید نشان میدهد مردانی که به تازگی پدر شدهاند میزان توجه و همدلی در آنها رشد چشمگیری داشته است. این محققان تغییرات قابل توجهی در مغز پدران بین دوره قبل از تولد و پس از زایمان پیدا کردند. تغییرات اصلی در نواحی قشر مرتبط با پردازش بصری، توجه و همدلی نسبت به نوزادشان رخ داده است. همین عامل می تواند اثبات کند که چرا مردان در زمان پدر شدن احساس مسئولیت و محافظت بیشتری را در خود پرورش می دهند.
تاثیر تولد فرزند بر مغز یک پدر و مادر جدید
تاثیر جسمی در بدن مادران بر کسی پوشیده نیست اما تحقیقات جدید شواهد قانعکنندهای پیدا کردهاند که نشان میدهد بارداری میتواند باعث افزایش انعطافپذیری عصبی یا بازسازی ساختارهای مغز زنان نیز بشود. محققان با استفاده از تصویربرداری رزونانس مغناطیسی یا MRI تغییرات بزرگی را در آناتومی مغز زنان از قبل تا بعد از بارداری شناسایی کردهاند. این شواهد نشان از رشد چشمگیر حجم مغز و ساختارهای کلیدی آن را به وضوح نشان می دهند.
در یک مطالعه، محققان اسپانیایی مادرانی را که برای اولین بار باردار شده بودند قبل از بارداری و دوباره دو ماه پس از زایمان اسکن کردند. در مقایسه با زنان بدون فرزند، حجم مغز مادران جدید کوچکتر بود ، که نشان می دهد ساختارهای کلیدی مغز در طول بارداری و اوایل دوره پس از زایمان در واقع از نظر اندازه کوچک می شوند. تغییرات مغزی به قدری واضح بود که یک الگوریتم به راحتی می تواند مغز زنی را که باردار شده بود از زنی بدون فرزند متمایز کند.
در سراسر مغز، این تغییرات در ماده خاکستری، لایه ای از بافت در مغز که سرشار از نورون است، قابل مشاهده است. به نظر می رسد بارداری بر ساختارهای قشر مغز تأثیر می گذارد – که اخیراً تکامل یافته است، سطح بیرونی مغز – از جمله مناطق مرتبط با تفکر در مورد ذهن دیگران ، فرآیندی که محققان آن را “نظریه ذهن” می نامند.
تاثیرات تولد فرزند بر مغز پدرها
پدرها به طور مستقیم بارداری را تجربه نمی کنند، اما ممکن است از نوزاد جدید نیز مراقبت کنند. مغز باباها هم عوض میشود مانند تمرین هر مهارت جدید، تجربه مراقبت از نوزاد ممکن است اثری بر مغز پدرهای جدید بگذارد. این همان چیزی است که دانشمندان علوم اعصاب آن را انعطاف پذیری مغز ناشی از تجربه می نامند، مانند تغییرات مغزی که هنگام یادگیری زبان جدید یا تسلط بر یک آلت موسیقی جدید رخ می دهد.
یک مجموعه تحقیقاتی پراکنده اما رو به رشد در حال مشاهده این نوع انعطاف پذیری در پدرانی است که نیازهای شناختی، فیزیکی و عاطفی مراقبت از نوزاد را بدون گذراندن دوران بارداری تجربه می کنند. در زیر گزارشی از مراحل انجام آزمایش های صورت گرفته را می خوانیم.
روش انجام این آزمایش به این شکل صورت گرفت که 40 مرد – 20 نفر در اسپانیا و 20 نفر در کالیفرنیا – را به آزمایش دعوت کردند و هر کدام را دو بار در یک اسکنر MRI قرار دادند: اول در دوران بارداری شریک زندگی آنها و دوباره بعد از 6 ماهگی نوزادشان. آنها همچنین یک گروه کنترل شامل 17 مرد بدون فرزند را وارد آزمایش کردند. چندین تغییر قابل توجه را در مغز پدران از دوران قبل از تولد فزندشان تا پس از زایمان شریک زندگی شان پیدا کردند که در مردان بدون فرزند که در همان دوره زمانی دنبال کردند، ظاهر نشد.
چگونه مغز یک پدر جدید تغییر میکند؟
آزمایشها نشان می دهد میزان انعطاف پذیری مغز در پدران ممکن است با میزان تعامل آنها با نوزادشان مرتبط باشد. اگرچه قطعا پدران در سراسر نقاط جهان به طور فزایندهای در مراقبت از کودکان شرکت میکنند، اما در حالت کلی می توان گفت میزان دخالت پدر در مراحل مختلف رشد کودک بسیار متفاوت می تواند باشد. این دامنه درگیری ممکن است توضیح دهد که چرا ما تغییرات مغزی ظریف تری را در این پدرها در مقایسه با تغییرات مشاهده شده در مادران بار اول پیدا کردیم. در واقع، تغییرات مغزی در پدران تقریباً نصف تغییرات مشاهده شده در مادران بود.
عوامل تاثیر گذار بر مغز پدر ها
عوامل اجتماعی، فرهنگی و روانشناختی که تعیین میکنند چقدر پدرها با فرزندانشان درگیر میشوند، ممکن است به نوبه خود بر تغییرات مغز پدر نیز تأثیر بگذارند. در واقع، پدران اسپانیایی که به طور متوسط نسبت به پدران در ایالات متحده مرخصی بعد از زایمان پدری سخاوتمندانه تری دارند، تغییرات واضح تری را در نواحی مغزی که از توجه هدفمند حمایت میکنند، نشان میدهند، که ممکن است به پدران کمک کند تا در مقایسه با پدران کالیفرنیایی، با نشانههای نوزاد خود هماهنگ تر شوند.
پدران شرکت کننده در این آزمایش این سوال را مطرح میکند که آیا سیاستهای خانواده در کشور های مختلف که میزان زمان که پدران برای مراقبت از نوزاد در اوایل دوره پس از زایمان صرف میکنند، افزایش دهند، ممکن است به رشد مغز پدر کمک کند؟ یا نه؟
پژوهشهای بیشتری برای پرداختن به این پرسشها لازم است و یافتن این که چگونه میتوان به بهترین شکل به درمان پدرانی پرداخت که احتمالاً دچار ریسک مشکل سازگاری با نقش والدی خود هستند.
علیرغم اهمیت حضور پدران در پرورش فرزند، سازمانها تمایلی به اولویتگذاری تأمین مالی پژوهش روی مردانی که قرار است پدر شوند، نشان ندادهاند؛ اما با انتشار یافتههایی از این دست، این مسأله میتواند تغییر کند. پژوهشهای بیشتر با اندازهگیریهای دقیقتر مراقبت پس از زایمان میتوانند حقایق بیشتری را دربارهٔ انعطافپذیری مغز والدی در مردان و زنان را آشکار کنند.
برای مطالعه مقاله اصلی ارائه شده در رابطه با این آزمایش می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید: