چگونه با دیگران همدردی را تجربه میکنیم؟
- 24 آذر 1401
- دکتر آناهید خطیب زاده
- 0
موسسه علوم و اعصاب هلند در یک مطالعه جدید گزارش کرده است که توانایی همدلی یا سهیم شدن درد دیگران بر روی نورون های اینوسلا ترسیم شده است. بنابراین تحقیقات همدردی کردن با دیگران اتفاقی است که واقعا بخشی از درد دیگران را می تواند به ما منتقل کند.
یک مطالعه جدید از موسسه علوم اعصاب هلند، نورونهای بیماران انسانی را ثبت کرد تا نشان دهد که درد دیگران مستقیماً بر روی نورونهای اینسولا (ناحیهای از مغز که برای احساسات ما حیاتی است) ترسیم میشود. به اشتراک گذاشتن ناراحتی دیگران کلید همدلی و انگیزه ما برای کمک به دیگران است. از آنجایی که افراد از نظر توانایی همدلی بسیار متفاوت هستند و برخی از بیماران روانپزشکی توانایی همدلی ندارند، درک این مطلب که چگونه مغز ما درد دیگران را درک می کند، کلید فهم منشأ این تفاوت های فردی است.
در زیر خلاصه ای از ترجمه مقاله منتشر شده برای شما قرار داده شده است. در ادامه این مطلب با ما همراه باشید.
متن ترجمه مقاله تاثیر همدردی با دیگران بر مغز ما
ما تا کنون، مجبور بودهایم برای شناسایی مناطق مغزی که در لحظه درددل کردن دیگران تحت تاثیر قرار می گیرند، به مطالعات fMRI تکیه کنیم. متاسفانه، fMRI نمی تواند به طور مستقیم فعالیت نورون ها را اندازه گیری کند. در واقع تغییراتی را در جریان خون اندازهگیری میکند که به شناسایی مناطق مغزی مرتبط با همدلی کمک میکند.
برای اینکه بفهمیم نورونهای مغز در کجا به ما کمک میکنند تا ناراحتی دیگران را به اشتراک بگذاریم، یا با آنها همدردی کنیم، باید الکترودهایی را در مغز وارد کنیم و مستقیماً فعالیت الکتریکی را که نورونها اطلاعات را پردازش میکنند اندازهگیری کنیم. به دلایل واضح، این امکان در انسان وجود ندارد یا اینطور حداقل اینطور به نظر می رسد؟
استفاده از روش های درمانی بیماران صرع
در موارد خاصی از صرع که با استفاده از درمانهای دارویی قابل درمان نیستند، جراحان الکترودهایی را مستقیماً در مغز بیماران کاشت میکنند تا منشا صرع را شناسایی کنند. بیماران پس از آن باید حدود یک هفته در بیمارستان بمانند، در حالی که تیم جراحی فعالیت مغز آنها را ثبت کرده و منتظر وقوع یک رویداد صرع هستند. برای افزودن هدف به این انتظار، برخی از بیماران به طور داوطلبانه فرصتی منحصر به فرد برای درک بهتر ذهن انسان ارائه می دهند: آنها درگیر وظایف روانشناختی می شوند در حالی که فعالیت مغز آنها از طریق این الکترودهای پزشکی اندازه گیری می شود.
در مقاله جدیدی که در eLife منتشر شده است، از این فرصت منحصر به فرد برای آزمایش این ایده استفاده کرد که نورون ها در مناطق مغز درگیر درد ما هستند. مانند اینسولا، حاوی نورون هایی با فعالیتی است که مستقیماً منعکس کننده درد دیگران است.
آنها به بیماران کلیپهای ویدیویی کوتاهی از زنی که درجات مختلفی از درد را تجربه میکرد به بیماران نشان دادند، و اندازهگیری کردند که نورونهای اینسولا – ناحیهای از مغز که در تجارب درد خود بیمار نقش دارد – به دردی که زن را در این کلیپ مشاهده میکنند، چقدر قوی پاسخ میدهند.
به طور خاص، آنها میتوانند پتانسیلهای میدان موضعی داخل جمجمهای را که فعالیت صدها نورون اینسولا نزدیک به الکترود را از 7 بیمار مبتلا به صرع اندازهگیری میکند، اندازهگیری کنند. علاوه بر این، آنها می توانند بر روی فعالیت نورون های منفرد در جزیره 3 بیمار صرعی بزرگنمایی کنند.
مغز ما؛ جزیره و احساسات ماست
اینسولا، ناحیه ای از مغز است که در داخل مغز پنهان است، نقش مهمی در احساسات ما دارد. می تواند وضعیت بدن ما را از طریق ورودی اندام های درونی و پوست ما حس کند و این اطلاعات را با آنچه که می بینیم، می شنویم و بو می کنیم ادغام می کند و تصور می شود که باعث ایجاد این احساسات آگاهانه می شود که آنها را احساسات می نامیم.
به طور خاص، همچنین نشان داده شده است که مغز ما حاوی نورونهای زیادی است که وقتی درد را در بدن خودمان یا روی بدن خود تجربه میکنیم، واکنش نشان میدهند و سطح فعالیت آن با میزان ناخوشایند بودن این درد کاهش یا افزایش مییابد.
رمزگذاری درد دیگران توسط مغز
بنابراین، این تیم بررسی کردند که آیا نورونهای این ناحیه از مغز نشان دهنده سطح تجربه درد توسط دیگران هستند یا خیر. از آنجایی که فیلمهایی که به شرکتکنندگان نشان دادند از لحاظ میزان درد بازیگر زن در فیلمها متفاوت بود، تیم میتوانست بررسی کند که آیا فیلمهایی که در آن بیماران احساس میکنند دیگران درد بیشتری دارند، فیلمهایی هستند که در آن نورونهای جزیرهای فعالیت بیشتری نشان میدهند یا نه، به عنوان آینه ای برای تجربه همدردی با درد دیگران، این دقیقاً همان چیزی است که آنها دریافتند: در سرتاسر جزیره، میتوانستند فعالیت الکتریکی را ثبت کنند که با دردی که مردم گزارش میکردند در فیلمها احساس میکردند، کاهش مییافت. این در پتانسیلهای میدان موضعی و حتی در نورونهای منفرد صدق میکند، و اولین شواهد را ارائه میدهد که نشان میدهد یک ناحیه مغزی که در درد خود ما دخیل است، حاوی نمایش دقیقی از میزان درد دیگران است.
با استفاده از روشهای پیشرفته تجزیه و تحلیل دادهها، تیم میتوانست سطح فعالیت الکتریکی انسولا را در طول هر فیلم اندازهگیری کند و پیشبینی کند که بیمار چگونه به این سؤال پاسخ میدهد: «فکر میکنید دردی که فرد حاضر در فیلم تجربه کرد چقدر بود؟» . بیماران با ارائه فرصت منحصر بفرد برای ضبط مستقیم از مغز خود، بینشی کلیدی در مورد همدلی انسانی در اختیار ما قرار دادند: واقعاً به نظر میرسد که ما با درد دیگران همدلی و همدردی میکنیم، زیرا مغز ما برای تبدیل درد آنها به فعالیت در مناطق طراحی شده است. ولی در واقع مغز ما درگیر درد خودمان است.
چگونه درد دیگران را درک میکنیم؟
این تیم دیدگاههای بیشتری را در مورد اینکه چگونه با دیگران همدردی می کنیم ارائه کرد. در نیمی از فیلمهایی که به شرکت کنندگان در آزمایش نشان میدادند، دوربین روی حالت چهره بازیگر زن متمرکز بود که در مدت حدود یک ثانیه از حالت خنثی به حالتی با درجات مختلف درد آشکار میشد.
تجزیه و تحلیل پاسخهای الکتریکی در اینسولا و حرکات ماهیچهای صورت بازیگر زن در فیلمها نشان داد که آنچه به نظر میرسد مغز برای درک درد دیگران از آن استفاده میکند، حرکت فی نفسه نیست، بلکه صرفاً این است که چگونه چشمان بازیگر زن منقبض شده است.
در نیمه دیگر دوربین روی دست بازیگر زن متمرکز بود و نشان داد که یک کمربند به دست می خورد. در آن حالت، به نظر میرسید که مغز میزان درد را از پردازش میزان حرکت دست تحت تأثیر کمربند استنباط میکند. با هم، این جزئیات مطلب پیچیده ای را نشان داد که چگونه مغز انسان با انعطاف پذیری آنچه را که دیگران انجام می دهند به درک دقیقی از حالات درونی آنها تبدیل می کند و میزان رنجش و درد دیگران را درک می کند.
در حالی که این مطالعه بر روی یک ناحیه از مغز متمرکز شد، اینسولا، که مطالعات fMRI نشان داده بود برای همدلی مهم است، تحقیقات آینده این تیم با هدف ترکیب، دادههای تمام الکترودهای ثبتشده خواهد بود. سپس میتوانند نقشهای بسازند که در کجای مغز، درد دیگران به همدردی ظریفی که میتوانیم نسبت به احساسات دیگران داشته باشیم، تبدیل میشود و مکانهایی را مشخص میکنند که در آن تفاوتها بین افراد میتواند دلیل تفاوتهای چشمگیر در همدلی باشد که میتوانیم در اطراف ما مشاهده کنیم.
کریستین کیزر می گوید: “به عنوان یک متخصص علوم اعصاب، رویای ما این است که بفهمیم نورون ها چگونه ما را همان چیزی می کنند که هستیم. کاری که این بیماران انجام می دهند، با اجازه دادن به ما برای ضبط از این الکترودها، تحقق این رویا است: ما می توانیم در زمان واقعی ببینیم که چگونه درد شخص دیگری در نورون های یک ناظر منعکس می شود. پس از دههها کار بر روی همدلی و همدردری، میتوانیم همدلی را در جزیرهای مغز انسانی مشاهده کنیم.»
افه سویمن میگوید: «رنج افراد دیگر را میتوان از شاخصهای مختلفی استنباط کرد: یک بیان دردناک، شدت رویدادی که باعث ایجاد درد در آنها میشود و غیره. با این دادههای فوقالعاده ارزشمندی که از بیماران جمعآوری کردیم، میبینیم که چگونه برای انسان ممکن است وقتی درد دیگران را تجربه می بیند آن درد را راحساس می کند.»